همچنان فرونشست
محمد درویش، کارشناس محیطزیست، درباره فرونشست اصفهان بارها صحبت کرده است؛ وی دریکی از صحبتهای خود پیرامون فرونشست اصفهان گفته است:
«طبق آخرین آماری که شرکت مدیریت منابع آب ایران و سازمان زمینشناسی منتشر کرده است، بدترین اوضاع را در اصفهان داریم. اصفهان گستردهترین فرونشستها را تجربه میکند و فرونشست وارد شهر شده و شبکه فاضلاب را نیز شکسته است. چند دکل برق در دشت مهیار اطراف اصفهان به دلیل احتمال سقوط جابهجاشدهاند. میزان تراز منفی اصفهان ۱۳ میلیارد مترمکعب است که چیزی حدود ۲۰ رودخانه بهاندازه زایندهرود است. استانهای دیگری نیز هستند که تراز منفی آنها بیشتر از اصفهان است. استان فارس که ۱۵ میلیارد مترمکعب تراز منفی دارد و بزرگترین فرو چاله جهان را با ۵۴ سانتیمتر نشست در سال ثبت کردهایم. استان فارس پتانسیل زیادی دارد که بهیکباره فروبپاشد! اگر وضعیتی مثل اصفهان پیدا نکرده این است که عمق آبخوانهای آن بیشتر از اصفهان بوده است. استان فارس میتواند بهسرعت سرنوشتی شبیه اصفهان پیدا کند. از استان فارس وضعیت نگرانکنندهتر و ترسناکتر استان خراسان رضوی است که تراز منفی آن ۳۱ میلیارد مترمکعب است و شکاف بسیار طولانی را در دشت نیشابور به طول ۳۲ کیلومتر داریم. آنجا اولین دشتهای ممنوعه ایران را در دهه چهل دارد که در دشت توس ثبت شد اما کسی توجهی نکرد. استانی که عمیقترین آبخوانهای ایران را داشت الان به سرنوشتی بسیار نگرانکنندهتر از دیگر استانهای کشور دچار میشود.»
اما صحبتهای یک کارشناس اصفهانی هم طی روزهای اخیر بسیار قابلتوجه است؛ رضا اسلامی، کارشناس تک تونیک، درباره فرونشست اصفهان به رویداد ۲۴ گفته است:
این آمار و ارقام از سوی چند چهره معتبر حوزه محیطزیست نشان میدهد که فرونشست با اصفهان شوخی ندارد و مانند اقتصاد نیست که با یک مدل دستوری به راه دلخواه مسئولین حرکت کند. فرونشست بهصورت تدریجی در حال رخ دادن در اصفهانی است که روزی با زایندهرود، یکی از پررونقترین و سبزترین شهرهای مرکز ایران بود. کوچ سرمایه مسکن به شمال کشور از اصفهان نیز مشکل اصفهان را حل نمیکند، بلکه یک نوع فرار از سوی طبقهای خاص است. اگر تمامی زمینهای شمال نیز خریداری شود، باز مشکل اصفهان حل نخواهد شد و اگر فاجعه به حدی برسد که دیگر نتوان شهر را با ظاهر فعلیاش نگه داشت؛ آنگاه شرایطی پیش میآید که حتی در تصور آدمی نیز قابل ساختن نیست. وقتی فرونشست به داخل شهر رسیده، به معنای آغاز خطری است که بهمرورزمان خود را به نمایش میگذارد و تمام آنچه در اصفهان ارزش نامیده میشود، از ارزش زمین و خانه و خودرو و باغ و …تا ارزش تاریخی و طبیعی و خاطرات جمعی را از بین میبرد. شاید برخی تصور کنند که در لحظه بحران، مانند دیگر بحرانها، با اقداماتی فوری مسئله قابلحل است؛ اما باید تذکر داد که فرونشست جز معدود تحولات زمینشناسی است که هیچ راه جبرانی ندارد.
از سوی دیگر اصفهان صرفا با مساله جبران فرونشست هم مواجه نیست؛ اگر برای نقشجهان اتفاقی رخ دهد؛ صرفا زمین فرونشست نکرده، بلکه تاریخ یک ملت به خاک سپردهشده است.
طغیانی، نماینده اصفهان، درباره خطرات فرونشست برای اصفهان گفته است:
«خشکی زایندهرود و فرونشست ناشی از آن، تمدن اصفهان را مورد مخاطره جدی قرار داده است، این خطر بهاندازهای جدی است که اگر تا چند سال آینده فکری برای آن نشود، همه ما باید اصفهان را ترک کنیم. اکنون فرونشست در اصفهان به مرحلهای بسیار خطرناک رسیده است بهنوعی که اگر در طول هفت یا هشت سال آینده نتوانیم کاری برای احیای آبخوانهای اصفهان انجام بدهیم، این تمدن باقی نخواهد ماند.»
دراینبین برخی امید خود را به آب دریای عمان بستهاند؛ آبی که به نظر میرسد برای صنایع خواهد بود و اصفهان بازهم نمیتواند زایند رود همیشه جاری داشته باشد. هرچند در آن صورت هوای اصفهان نیز با تکمیل زنجیره صنعت، دچار بحرانهای جدی خواهد شد. سوال مردم اینجاست که چرا باید آبی که از طریق کارون تامین میشود را به اینسو و آنسو ببریم؛ بعد از عمان آب را منتقل کرده، یزد را دور زده و مجدد به اصفهان بازگردانیم! این سیکل معیوب با چه منطقی در حال اجراست؟