امیر شاملویی/ پژوهشگر مالیمدتی است که :
بحث در خصوص فروش طلا به صورت دیجیتال و توکنایزشده از سوی پلتفرمهای مختلف داغ شده و ماجرا به حوزه مقرراتگذاری کشیده شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، قصد داریم نگاهی به توکنایز کردن داراییها بیندازیم و فرصتها و تهدیدهای این حوزه را مورد بررسی قرار دهیم. ضمن اینکه نگاهی به چارچوب مقرراتگذاری کشورهای دیگر میتواند آموزنده باشد.

- توکنایز کردن دارایی چیست؟
توکن در زبان انگلیسی معمولا به دو معنی آمده است. اولین معنای آن به چیزی اشاره میکند که نماینده ملموس یا مشهودی از یک کیفیت، احساس یا مواردی از این دست باشد و دومین معنا به سندی اشاره میکند که قابل معاوضه و تبادل با کالاها یا خدمات است. با این حال، در ادبیات مالی، معنای توکن و توکنایز کردن دارایی کمی متفاوت است. در این چارچوب، یک توکن مقدار مشخصی از یک دارایی به حساب میآید. در واقع، اگر بخواهیم به زبان ساده توکنایز کردن را توضیح دهیم، باید بگوییم این کار به معنای خلق و ایجاد توکنهایی (اجزایی) دیجیتال از داراییهای فیزیکی است که نشاندهنده مالکیت یا سهمی از آن دارایی در یک شبکه توزیعشده باشد. این کار امکان تقسیم یک دارایی به واحدهای کوچکی را فراهم میکند که میتواند از سوی سرمایهگذاران متعددی تحت تملک قرار گیرد. بهعنوان مثال، در صورت توکنایز کردن طلا، حق مالکیت مقدار مشخصی از شمش یا طلای فیزیکی به یک مشتری اختصاص پیدا میکند. هرچه مقدار توکنهای خریداریشده از سوی فرد بیشتر باشد، وی مالک معادل بیشتری از آن دارایی فیزیکی خواهد بود.
- مزایا و معایب توکنایز کردن دارایی
اشاره کردیم که یکی از ویژگیهای توکنایز کردن، آن است که دارایی فیزیکی را میتوان به صورت داراییهای کوچکتر دیجیتال تقسیم کرد و مورد معامله قرار داد. به همین دلیل هم داراییهایی که قیمت چشمگیری دارند، میتوانند در همین چارچوب به گزینهای برای سرمایهگذاران خرد تبدیل شوند و با مبالغ کم نیز بتوان روی آنها سرمایهگذاری کرد. در این چارچوب، برخی از افرادی که پیشتر توان مالی زیادی نداشتند، میتوانند به فرصتهای جدید سرمایهگذاری دست پیدا کنند. این کار میتواند نقدشوندگی را بالاتر ببرد، دسترسی به بازارهای جدید را بهبود ببخشد و هزینههای معاملاتی را کم کند. با وجود این مزایا، دشواریهایی در این مسیر وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به الزامات قانونی و ریسکهای امنیت فضای مجازی یا حتی خطراتی مانند خالیفروشی اشاره کرد. در مورد طلا و توکنایز کردن آن نیز چنین مزایا و معایبی صادق است. به همین دلیل نیز برای پیشگیری از بروز مشکلات، بانکمرکزی پیشنهاد کرده است اپلیکیشنهای فروشنده طلا از انبارهای آن به عنوان ذخیره استفاده کنند. دلیل این رفتار متفاوت بانکمرکزی با عرضهکنندگان طلای توکنایزشده در مقایسه با سایر گزینههای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا مانند صندوقهای طلا به تفاوت این دو برمیگردد. طلای توکنایزشده و صندوقهای طلا شباهتهای زیادی دارند. با این حال، تفاوتهایی هم میان آنها به چشم میخورد.
با خرید طلای توکنسازیشده، فرد مستقیما طلا میخرد و مالک سهم دیجیتال خریداریشده خود از آن میشود. این در حالی است که با خرید صندوق طلای قابل معامله در بورس، افراد بخشی از یک صندوق را میخرند که بسته به ترکیب سبد دارایی آن، در داراییهای مختلفی شامل شمش، سکه و بخش کوچکی از داراییهای دیگر سرمایهگذاری کرده است. ممکن است یک صندوق شمش بیشتری داشته باشد، اما در برخی صندوقهای دیگر سهم سکه بالاتر باشد. در واقع، خرید طلای توکنایزشده شبیه به خرید مستقیم طلا و خرید صندوق طلا مشابه خرید غیرمستقیم طلاست. یک تفاوت مهم بین طلای توکنایزشده نمونههای داخلی کشور با مواردی که در سطح بینالمللی قابل دسترس است، آن است که طلای توکنایزشده بر بستر بلاکچین قرار دارد و به همین دلیل هم شفافیت بیشتری دارد، اما در حال حاضر کاری که شبیه توکنایز کردن در ایران انجام شده، بر روی اپلیکیشن انجام میشود و شفافیت آن با ابهام روبهروست. تفاوت فروشندگان طلا بر بستر اپلیکیشن و صندوقهای طلا نیز به همین مساله برمیگردد؛ چرا که صندوقهای طلا نظارت سازمانهای رسمی را دارند، اما در حال حاضر نظارت خاصی روی داراییهای فروشندگان طلا بر بستر اپلیکیشن وجود ندارد. البته این نکته را هم باید در نظر گرفت که صندوقهای طلای بورسی نیز دارای طلای اپلیکیشن هستند و منظور از ابهام در خرید طلا به اپلیکیشنهای صندوقهای طلای غیربورسی برمیگردد. در همین راستا باید به این نکته توجه کرد که پکسگلد، بهعنوان یکی از بزرگترین فروشندگان طلای توکنایزشده در دنیا، علاوه بر اینکه طلا را بر بستر بلاکچین عرضه میکند، طلای فیزیکی پایه خود را در خزانه بازار شمش لندن نگهداری میکند و این انبار ماهانه مورد حسابرسی قرار میگیرد. اگر قرار باشد توکنایز کردن طلا در ایران نیز بیشتر توسعه پیدا کند، باید الزامات مشابهی داشته باشد.